عصای سفید، داستانی از رهایی است؛ از اتکا به دیگران تا استقلال در حرکت. این عصا، نهتنها ابزار جهتیابی که نماد آگاهی اجتماعی است؛ پیامی جهانی که فریاد میزند: «من میتوانم، حتی اگر نمیبینم.»
در پس هر گام فرد نابینا، اندیشهای عمیق و تلاشی مستمر برای حضور برابر در جامعه نهفته است. آنان باتکیهبر اراده و ایمان، راههایی را میپیمایند که بسیاری از بینایان از ترسِ تاریکی جرئت قدمگذاشتن در آن را ندارند. عصای سفید یادآور میشود که روشنایی، در چشم نیست؛ در دل است.
بااینحال، احترام به عصای سفید تنها در کلمات خلاصه نمیشود. جامعهای که به نابینایان احترام میگذارد، باید در طراحی خیابانها، معابر، بانکها، مدارس و ادارات، حق دسترسی برابر را به رسمیت بشناسد. نابینایان نیز شهروندانی هستند با حقوق کامل، و وظیفه همه ماست که حضورشان را تسهیل کنیم، نه محدود.
عدالت اجتماعی در دیدن نادیدگان
عدالت اجتماعی تنها زمانی محقق میشود که افراد دارای محدودیتهای جسمی، همان فرصتهایی را داشته باشند که دیگران دارند. هنوز در بسیاری از شهرها، مسیرهای پیادهروی نامناسب، نبود خطکش برای راهنمایی نابینایان، نبود علائم صوتی در تقاطعها و محدودیت در دسترسی به منابع آموزشی، مانعی جدی در مسیر برابری است.
اما عدالت تنها به امکانات فیزیکی محدود نمیشود؛ عدالت در نگاه جامعه نیز معنا مییابد. نگاه ترحمآمیز یا دلسوزی سطحی، هیچ کمکی به کرامت انسانی نمیکند. نابینایان نیازی به ترحم ندارند، بلکه نیازمند احترام و فرصتاند. آنان میخواهند در کنار دیگران باشند، نه در حاشیه؛ در رقابت باشند، نه در تماشا.
از سوی دیگر، آموزش و پرورش نقشی کلیدی در تربیت نسل آیندهای دارد که مفهوم همدلی را درک کند. اگر دانشآموزان بیاموزند که همکلاسی نابینای آنها، عضوی برابر و محترم از جامعه است، آیندهای خواهند ساخت که در آن تبعیض جایی ندارد. رسانهها، خانوادهها و نهادهای فرهنگی نیز باید صدای رسای آگاهی باشند؛ صدایی که به مردم میگوید: احترام به عصای سفید، احترام به انسانیت است.
از سیب و سوران تا سراسر ایران؛ روایت روشندلان و ارادههای استوار
در شهرستان سیب و سوران و روستاهای اطراف، نابینایان بسیاری باوجود چالشهای روزمره، با عزم و ارادهای مثالزدنی در عرصههای علمی، فرهنگی و اجتماعی حضور دارند. برخی از آنان معلماند، برخی شاعر، برخی هنرمند و برخی دانشآموزانی که با خط بریل و تلاش بیوقفه، آینده خود را رقم میزنند.
مهربانی مردم این دیار و روحیه تعاون اجتماعی باعث شده که در بسیاری از مدارس، دانشآموزان نابینا با همراهی همکلاسیهای خود مسیر تحصیل را باعزت و نشاط طی کنند. این همراهی، نشانه درک عمیق از مفهوم برابری انسانی است.
توجه مسئولان شهرستان به مناسبسازی فضاهای آموزشی، احداث رمپها، نصب تابلوهای لمسی و فراهمکردن خدمات توانبخشی ویژه، میتواند الگویی ارزشمند برای سایر مناطق باشد. توسعه زمانی معنا دارد که همه مردم در مسیر پیشرفت حضور داشته باشند، نهبخشی از آنان.
امروز بیش از هر زمان دیگر، باید به توانمندی نابینایان ایمان داشت. آنان باوجود موانع، در مسیر رشد قدم برمیدارند و درخششی در عرصههای علمی و فرهنگی، پاسخی عملی به همه کسانی است که ناتوانی را در «نبود دیدن» خلاصه میکنند.
نوری که از درون میتابد؛ فلسفه امید در تاریکی
روز جهانی عصای سفید، تنها برای تجلیل از نابینایان نیست؛ بلکه برای یادآوری به ماست که «قدرت دیدن» در نگاه ظاهری خلاصه نمیشود. چه بسیار کسانی که میبینند؛ اما درک نمیکنند، و چه بسیار نابینایانی که نمیبینند اما میفهمند.
روشندلان با نوری از ایمان، امید و تلاش، راه را بر ما نشان میدهند. آنان یادمان میدهند که زندگی با «محدودیت» پایان نمییابد، بلکه با «تسلیم» از بین میرود. انسانِ مقاوم، اگر حتی چشمانش بسته شود، باز هم میتواند جهان را روشن کند.
بیایید در این روز جهانی، به خودمان یادآور شویم که مسئولیت ما فقط در گفتار نیست، در رفتار اجتماعی و برنامهریزی شهری است. اگر هر شهر، هر مدرسه و هر ادارهای بتواند فضایی فراهم کند که نابینا با امنیت و عزت تردد کند، آنگاه میتوان گفت ما به عدالت نزدیک شدهایم.
نابینایان چراغهای خاموش نیستند، بلکه مشعلداران نوریاند که از دلها میتابد. آنان درس امید میدهند؛ امیدی که هیچ تاریکی قادر به خاموشکردنش نیست.
انسانیت در آیینه احترام
روز جهانی عصای سفید، روز یادآوریِ انسانیت است؛ روزی که به ما میآموزد تفاوتها نباید به جدایی منجر شود، بلکه باید به شناخت و احترام بینجامد. جامعهای که برای نابینا راه میسازد، در واقع برای خودش افق روشنتری میگشاید.
به احترام همه روشندلانی که در سیب و سوران و سراسر ایران باصداقت، امید و تلاش زندگی میکنند، باید بگوییم:«شما مسیر را روشن میکنید، حتی اگر نور را نمیبینید.»
انتهای خبر/
- منبع خبر : عصر هامون